نیاز به بنادر هوشمند
بنادر مراکز لجستیکی و زنجیره تامین با الزامات بالا از نظر هزینه، کارایی، امنیت و پایداری هستند. نوآوری های دیجیتال مرتبط با حمل و نقل محموله، منبع اصلی برای حفظ رقابت پذیری بنادر در چند سال اخیر بوده است. با این حال، فاصله زیادی تا بهره وری بهینه وجود دارد زیرا تقریباً ۸۰٪ از بنادر هنوز به راه حل های دستی و قدیمی برای مدیریت اساسی ترین فرآیندها متکی هستند. در همین زمان، صنایع پیشرفتهتر شروع به استفاده از راهحلهای دیجیتالی به نام Industry 4.0 کردهاند که به عنوان راهحلهایی شناخته میشوند که خطوط بین حوزههای فیزیکی، دیجیتال و بیولوژیکی را محو میکنند. در حال حاضر در بنادر بزرگی مانند روتردام و آنتورپ، راهحلهای دیجیتال جدید در حال ظهور هستند ولی هنوز مشخص نیست که بنادر به طور کلی چه مواردی را مهمترین حوزههای نوآوری میدانند و چگونه این توسعه بر نقشها و تعادل قدرت در صنعت دریایی تأثیر میگذارد.هدف از هوشمندسازی بنادر
اول از همه سوال واقعی این است که بندر می خواهد با هوشمند شدن به چه چیزی دست یابد – به عبارت دیگر ضرورت استراتژیک چیست. این هدف استراتژیک باید فراتر از بهبود کارایی صرف باشد و بر یک استراتژی کل نگر و بلند مدت تمرکز کند، جایی که نگرشها از برنامههای هوشمند استخراج میشوند و امکان گذار به سمت یک شرکت مبتنی بر اطلاعات عمیق را فراهم میکنند. این چالش با تنوع زیادی که بین بنادر وجود دارد تقویت میشود، به عنوان مثال یک بندر فله خالص در مقابل یک بندر کانتینری. چالش دوم افزایش تمرکز بر امنیت سایبری است. شرکتهای فعال در صنعت بنادر، نه تنها در قبال دادههای مشتری (که در حال حاضر بسیار ارزشمند است)، بلکه قبال کالاهای فیزیکی نیز مسئول هستند. علاوه بر این، بسیاری از کالاهای ذخیره شده را میتوان به عنوان ذخایر استراتژیک برای کشورها و مناطق در نظر گرفت که نیاز به یک سیستم امنیتی قوی را افزایش میدهد. در حال حاضر امنیت بندر محدود به کد جهانی ISPS است که بر تهدیدات فیزیکی تمرکز دارد. اکوسیستم های اداره بندر باید آگاه باشند که تهدید دیجیتال به همان اندازه مهم است، به خصوص اگر بنادر به مسیر خود به سمت دیجیتالی شدن بیشتر ادامه دهند. از سوی دیگر، نیاز به همکاری بین بنادر برای به اشتراکگذاری واقعی دادهها چیزی است که هنوز کشف نشده است. این سومین چالش است که توسط شکل خاصی از حمایتگرایی مقامات بندر بر روی دادههای خود هدایت میشود و یک مانع بزرگ در توسعه استراتژی واقعی بندر هوشمند است. در نهایت، دوگانگی بین اداره بندر و اپراتور پایانه سطحی از پیچیدگی را نشان می دهد. این میتواند یک بندر با یک شبکه زیرساختی بسیار یکپارچه اما فاقد یکپارچگی روبنا ایجاد کند. نقش اداره بندر در استراتژی بندر هوشمند شامل توسعه و تسهیل برای کاربران آن است. سطح نهایی ادغام نتیجه مدیریت ذینفعان و عزم نشان داده شده توسط مقام بندر خواهد بود. مشکلات و چالشهای بالا به مقامات بندر کمک میکنند تا مکان بازی را تعیین کنند و استراتژی مناسب برای برنده شدن را بیابند.اینترنت اشیا در بنادر هوشمند
وقتی نوبت به توسعه راهحلهای مبتنی بر اینترنت اشیا میرسد، بنادر دریایی با بازیگران بزرگ حوزه حمل و نقل و لجستیک به خصوص در حوزه هوایی رقابت میکنند. اگرچه مسیر راهبری به سمت بندر هوشمند درحال تدوین بوده و برخی بنادر به این عرصه وارد شدهاند، اما هنوز راه زیادی در پیش است تا بتوان از بندر هوشمند یکپارچه صحبت کرد که به طور کامل از پتانسیل توسعه فناوریهای پیشرفته استفاده کرده و نیروی انسانی تنها ناظر به فرایند باشد نه مجری آن. تبدیل شدن به یک بندر هوشمند به معنای توسعه راهحلهایی برای رسیدگی به چالشهای کنونی و آینده پیش روی بنادر دریایی از جمله محدودیتهای فضایی، فشار بر بهرهوری، محدودیتهای مالی، خطرات ایمنی و امنیت و پایداری است. نوآوریهای فناوری و مدل کسب و کار امروزی میتواند نیروی محرکهای برای بندر هوشمند باشد. تجهیزات و نیاز به انواع مختلف محصولات و خدمات، محیطی پیچیده با ذینفعان متعدد در بنادر ایجاد می کند که علاوه بر ناهمگونی دادهها، ترس از شفافیت نیز به عنوان یک مسئله اصلی باقی مانده است.نسل های مختلف هوشمندسازی بنادر
در نگاه سنتی، سه نسل در توسعه بندر وجود دارد:- بندر نسل اول یک بندر تخلیه و بارگیری است (تا دهه ۱۹۶۰)
- بندر نسل دوم یک بندر صنعتی است (تا دهه ۱۹۸۰)
- بندر نسل سوم یک بندر تدارکاتی با زنجیره تامین است (پس از دهه ۱۹۸۰)